دکتر هومن رضایی رتبه برتر آزمون بورد تخصصی 1400 رشته جراحی عمومی در گفتوگو با طب شریف درخصوص برنامه مطالعاتی خود برای آزمون بورد تخصصی گفت:
در برنامهریزی آزمون بورد، هیچکس از دیگری جلوتر نیست
به قول بعضی از اساتید قدیمی، دستیاران پزشکی نباید هیچ کار دیگری بکنند و میبایست فقط به وظایف دستیاری برسند. نقطه مقابل این فرضیه را برخی اساتید دیگر دارند، مبنیبر اینکه گرچه دستیاران باید این دوره را بگذرانند، اما لازم است مدیریت زمان هم به کار گرفته و بدانند که هنر آن نیست که تمام زندگی را کنار گذاشته و به دستیاری بچسبند، بلکه خانواده، درس و خواب هم مهم است. «هومن» نگرش دوم را انتخاب کرد.
خودش میگوید: «سال اول بعد از فارغ التحصیلی و همزمان با انجام خدمت سربازی، شروع به درس خواندن کردم. حدود ۴ ماه وقت داشتم و خیلی امیدوار نبودم، اما در همان ۴ ماه تلاش خودم را کردم و امتحان رزیدنتی را دادم. وقتی نتایج آمد دیدم رتبهای که دارم احتمالا به جراحی عمومی دانشگاه شیراز میخورد. این رشته را انتخاب کردم و خدا را شکر قبول شدم. در ادامه نیز در آزمون بورد شرکت کرده و جزء نفرات برتر شدم.
دکتر هومن رضایی تصریح میکند: قطعا یکی از دغدغه های بزرگ داوطلبانی که امسال قصد دارند در آزمون بورد شرکت کنند، این است که تصور میکنند از سایرین عقب هستند. در صورتی که به قول یکی از بچههای سال بالاتر، هیچکس نخوانده است. داوطبان باید این را مدنظر قرار دهند که به احتمال زیاد همه در یک سطح هستند، حتی کسانی که فکر میکردند در این چند سال فرصت بیشتری داشتند و خیلی درس خواندند. این را بدانند که هیچکس از دیگری جلوتر نیست.
از نظر او امتحان بورد صرفا یک امتحان نیست که داوطلب دارای بورد تخصصی شود یا نشود یا رتبه بیاورد یا نیاورد، بلکه به گفته بسیاری از اساتید، ما واقعا به این امتحان نیاز داریم چون در این چند سال آموزشهایی میبینیم که لازم است، اما کافی نیست. در واقع امتحان بورد است که آموزش رشته جراحی را تکمیل میکند.
آقای دکتر لطفا کمی از گذشته برایمان بگویید و اینکه چه شد که به رشته پزشکی علاقهمند شدید؟
من دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه دستغیب شیراز بودم. یک سال از دوران ابتدایی را به صورت جهشی خوانده بودم و به همین دلیل در ۱۷ سالگی کنکور دادم. از همان زمان هم خودم و هم خانوادهام به رشته پزشکی علاقهمند بودیم. علت این علاقه هم برخی مزایای این رشته و همچنین وجهه اجتماعی و درآمد بالای آن بود. من در کنکور خیلی درس نخواندم و از طرفی پزشکی جزء رشتههای مهم و از انتخابهای اول من بود، مسلما رتبه بالایی میخواست و آن هم نیازمند درس خواندن بود. به این شکل من در آزمون کنکور شرکت کردم و انتخاب اول من رشته پزشکی دانشگاه شیراز بود، چون دلم میخواست در شهر خودم باشم.
در سال 88 وارد دانشگاه شیراز شده و در دوران پزشکی عمومی به فیلد جراحی علاقهمند شدم. اگرچه چندین مرتبه حوزه علاقهمندی من در طول تحصیل تغییر کرد اما در نهایت در دوران اینترنی به این نتیجه رسیدم که به رشته جراحی عمومی علاقه دارم. در زمان فارغالتحصیلی، استریت نبودم و بلافاصله به خدمت سربازی رفتم.
سال اول بعد از فارغالتحصیلی و همزمان با انجام خدمت سربازی، شروع به درس خواندن کردم. حدود 4 ماه وقت داشتم و خیلی امیدوار نبودم، اما در همان 4 ماه تلاش خودم را کردم و امتحان رزیدنتی را دادم. وقتی نتایج آمد دیدم رتبهای که دارم احتمالا به جراحی عمومی دانشگاه شیراز میخورد. این رشته را انتخاب کردم و خدا را شکر قبول شدم. در سال 96 هم جراحی شیراز را شروع کردم که امسال تمام شد و امتحان بورد را دادم.
لطفا کمی از تجربیات خودتان در دوران رزیدنتی بفرمایید.
یکی از سختترین رشتهها دار دوران رزیدنتی از نظر کار و استرس، رشته جراحی عمومی است. در زمان اینترنی من همیشه میگفتم که یکی از مهترین فاکتورها در انتخاب رشته، علاقه است. یعنی انسان در هر رشتهای که میخواهد تحصیل کند، باید خیلی به آن علاقهمند باشد. حال آن رشته چه سخت باشد و چه آسان و چه از لحاظ مالی بد یا خوب باشد. هر طور که باشد، وقتی انسان به آن علاقه نداشته باشد، هیچ وقت از رشته انتخابی خود راضی نخواهد بود.
برعکس، وقتی علاقه داشته باشد، هر مشکلی هم که پیش بیاید، آن را به جان میخرد. من هم از ابتدا میدانستم که رشته جراحی عمومی سخت و پراسترس است، اما به خاطر علاقهای که داشتم، خیلی اذیت نشدم. در این 4 سال هم گرچه سختیهای زیادی کشیدم، اما هیچوقت دلزده نشدم و اتفاقا علاقه من بیشتر هم شد.
پاندمی کرونا چه تاثیراتی از نظر آموزشی و معیشتی روی زندگی شما گذاشت؟
زمانی که پاندمی کرونا در ایران شروع شد، من سال 3 رزیدنتی بودم و درواقع اوایل سینیوری بود و کرونا سختیهای زیادی ایجاد کرده بود. گرچه قبل از آن خیلی آموزش دیده بودیم اما باز هم خیلی از بچهها درگیر آن شدند. عمل های الکتیو و خیلی از آموزشها تعطیل شدند و در این میان ما در حوزه آموزش متحمل ضررهای زیادی شدیم. کیس کمتر و آموزش پایین تری دیدیم، با این حال اصلا کار ما کم نشد.
از طرفی مجبور بودیم در رشته تخصصی خودمان بهعنوان مشاور جراحی بیماران کرونا فعالیت کنیم و همچنین برای کمک به سایر رشتهها مثل رشته های داخلی و عفونی که خیلی درگیر بودند، بخشهای ما تبدیل به کرونا شد. به این معنا که بخشهای جراحی داشتیم که فقط بیماران خالص کرونا میخوابیدند و هیچ مشکل جراحی نداشتند. ما حتی در آنجا هم مجبور شدیم به عنوان پزشک عمومی شیفت دهیم و مریضها را ببینیم. به هر حال اتفاقی بود که افتاد و خیلیها از بابت آن دچار مشکلات و ضررهایی شدند.
سال آخری که درگیر کرونا بودیم، اساتید و دفاتر بخش گروه سعی کردند تا جایی که میشود کمی و کاستی را جبران کنند، تعداد عملها را ارزیابی و سعی کردند ما را در چند ماه آخر به بخشهایی بفرستند و عمل هایی بدهند که کمبود داشتیم تا در زمان فارغالتحصیلی خیلی ضرر نکرده باشیم و آموزش ما کامل شده باشد.
آیا موفق شدند؟
فکر میکنم تا حدی این اتفاق افتاد. گرچه مشکلات و سختیها زیاد بود و آموزش کم شد اما به اندازه کافی بود و مشکلی برای آموزش ما ایجاد نشد.
شیوه مطالعاتی شما از سال اول دستیاری به چه شکل بود و چطور توانستید مدیریت زمان را انجام دهید؟
رشته جراحی مقداری متفاوت از سایر رشتههاست. برخی رشتهها ممکن است کشیک نداشته باشند یا کشیک آنها کم و حد آنکالی باشد و زمانی از آنها نگیرد. اما جراحی عمومی کشیکهای زیادی دارد. ما در 6 ماه نخست سال اول دستیاری، 15 کشیک 36 و 40 ساعته داشتیم. به این معنا که 36 تا 40 ساعت کشیک میایستادیم و بعد 8 تا 10 ساعت آف بودیم. در این شرایط واقعا هیچ زمانی برای هیچ کاری باقی نمیماند. بعضی اساتید قدیمی میگفتند شما هیچ کار دیگری نکنید و فقط دستیاری را داشته باشید.
بعضی دیگر هم میگفتند گرچه شما باید دوره دستیاری را بگذرانید، اما مدیریت زمان هم داشته باشید، کمااینکه این هنر نیست که شما تمام زندگی را کنار بگذارید و به دستیاری بچسبید. این را همه میتوانند انجام دهند، لذا هنر این است که همزمان که دستیاری را میگذرانید، به سایر مسائل زندگی ازجمله خانواده، درس و خواب هم برسید. این قضیه واقعا سخت بود، اگر بخواهم در مورد درس خواندن بگویم، عملا هیچ تایمی برای درس خواندن مخصوصا در سال اول و سال دوم نداشتیم. سال دوم تعداد کشیکهای ما 10، در سال سوم به 8 و در سال چهارم به عدد 6 رسید.
در این فرایند اگرچه درگیری ما کمتر شد اما استرس و مسئولیت ما کاهش نیافت. لذا سال اول اصلا تایم درس خواندن نبود و در ادامه سال دوم و سوم نیز همین بود. صرفا درسی که در رشته خود می توانستیم بخوانیم این بود که مسئولیت هایی که به ما محول میشد را به خوبی انجام دهیم.
باید مریض می دیدیم و در مورد آنها مسئولیت داشتیم. برای اینکه در این مسئولیت ها اشتباهی رخ ندهد و بیماران متضرر نشوند، مجبور بودیم درسی که میخواندیم در آن جهت باشد و مطالعات ما اصلا به سمت بورد نبود.
فکر نمیکنم که هیچکس در آن برهه زمانی می توانست با هدف بورد درس بخواند. چون هر آزمون جامعی مثل بورد نیاز به ویژگیها و مدل درس خواندنی داشت که امکان آن نبود. البته رشتههایی که کشیک کمتری دارند، احتمالا بتوانند از ابتدا با هدف بورد درس بخوانند، اما هدف بورد من بیشتر در همان سال آخر اتفاق افتاد.
از نظر شما یک برنامه ریزی مناسب باید چه ویژگیهایی داشته باشد که به کسب رتبه ختم شود؟
یکی از نگرانیهایی که خیلی از بچهها دارند و خود من هم داشتم، درس خواندن در طی دوره دستیاری است. من شاید نتوانم در مورد رشتههایی که سرجیکال نیستند، نظر بدهم اما رشته خودمان و رشتههایی که مثل ما تایمهای کشیک زیادی دارند، یکی از استرسهای بچهها این است که ما سال ۳ و ۴ شدیم و هنوز حتی یک فصل از کتاب را نتوانستیم به صورت کامل بخوانیم. آنها تصور میکنند کسانی که رتبه برتر بودند، از سال اول شروع کردند و هر سال کتاب را چندین دور خواندند. در صورتی که خود من و حداقل کسانی که من از رتبههای برتر میشناسم، از نظر علمی و از نظر متن کتاب که برای بورد ارزش دارد، شاید تا سال آخر تفاوتی با دیگران نداشتیم.
یعنی عملا ۳ سال اول بیشتر صرف دانستن کلیات، مدیریت بیماران، آموزش رشته و حرفه خودمان میشد. لذا تقریبا همه با اختلاف یکی دو ماه از سال ۴ شروع کردیم. شاید اگر من الان به سال اول برمیگشتم، ممکن بود بتوانم با یک برنامهریزی دقیقتر یک مقدار خودم را جلو بیندازم و زودتر شروع به درس خواندن کنم، اما آن قدر مابهالتفاوت آن کم است که من حس میکنم در نتیجه نهایی تاثیری نخواهد داشت. پس بیشترین اثر برای همان سال آخر است.
لطفا کمی از حال و هوایتان در شب آزمون بورد بفرمایید.
من به خاطر برخی مسائل ازجمله تمایل به ادامه تحصیل، برنامهریزیها را طوری پیش برده بودم که رتبه برتر آزمون بورد شوم. امتحان بورد صرفا یک امتحان نیست که داوطلب دارای بورد تخصصی شود یا نشود یا رتبه بیاورد یا نیاورد، بلکه به گفته بسیاری از اساتید، ما واقعا به این امتحان نیاز داریم چون در این چند سال آموزشهایی میبینیم که لازم است، اما کافی نیست. درواقع امتحان بورد است که آموزش رشته جراحی را تکمیل میکند.
پس با توجه به این حجم کاری، درگیریها و کشیکها، لازم است که امتحانی وجود داشته باشد که همه بچهها در آن موظف و مجبور باشند که درس بخوانند و در سال آخر، حداقل اطلاعات پراکنده خود را یک جا جمع کنند و این امتحان را بدهند، حتی اگر بورد را قبول نشوند. اما همین درس خواندن آموزش را تکمیل میکند.
در مورد من از آنجا که برنامهریزیام این بود، استرس وجود داشت، چون همیشه در امتحانات دیگر آسان میگرفتم و راههای دیگر را برای خودم کنار میگذاشتم که اگر نتوانستم نتیجه بگیرم، آن را انجام دهم. در هر صورت با اینکه برای امتحان بورد خیلی خوب خوانده بودم و هیچوقت برای هیچ امتحانی اینطور درس نخوانده بودم، استرس خیلی زیادی داشتم. چون حس میکردم که قرار است آینده زندگیام را این رتبه آوردن یا نیاوردن در امتحان بورد، کمی متفاوت کند.
از نظر شما آزمون بورد امسال چه تغییراتی با آزمون سالهای گذشته داشت؟
تا ۲ سال پیش امتحانات از بخشهای کتبی و شفاهی تشکیل میشد. سال گذشته به خاطر کرونا امتحان گواهینامه لغو و با بورد ادغام شد. درواقع به غیر از کسانی که آزمون بورد دادند، کسی امتحان گواهینامه نداد. امسال دوباره امتحانات را جدا کردند و گواهینامه را جدا و بورد را جدا گرفتند. سال گذشته امتحان بخش شفاهی کمی دستخوش تغییرات شد. مصاحبه و آسکی حذف شد و ففط یک امتحان PMP باقی ماند و از آیتمهای آن خیلی کم شد.
امسال هم مانند سال گذشته بود و به همان شیوه برگزار شد که این دو سال خیلی متفاوت از سالهای دیگر بود. هیچ کدام از ما، یعنی نه پارسالی ها و نه ما تا چند روز قبل از امتحان که اطلاعیه آمد. نمیدانستیم که این امتحان مثل سال های گذشته است یا نه. آیتمهای دیگر امتحان که امسال حذف شد. نیاز به شکل دیگری از خواندن داشت. طور دیگری تمرین داشت و اینها مسلما برای ما مشکل ایجاد میکرد و نمیدانستیم که بخوانیم یا نه. حتی امسال هم میگفتند ممکن است لغو شود و عقب بیفتد و تاریخ آن مشخص نیست و اینها روی برنامهریزی انسان تاثیر میگذارد.
فصول و مباحث چالشبرانگیز رشته شما، کدام مباحث بودند و شما چه راهکاری برای غلبه بر این چالشها در پیش گرفتید؟
اکثر مطالعات جسته و گریختهای که در چند سال نخست انجام دادیم، شامل مباحثی بود که به صورت عملی بیشتر با آنها سروکار داشتیم، بیماران آنها را میدیدیم و در بخشها به دردمان میخورد و مجبور بودیم بخوانیم تا بتوانیم طبابت کنیم. اما خیلی از مباحث بودند که شاید هیچ وقت با آنها برخورد نکرده بودیم و هیچ وقت نیاز نبوده که آنها را بخوانیم و یک بار هم به گوش ما نخورده بود. دقیقا همان مباحث خیلی برای ما چالشبرانگیزتر بود.
بزرگترین مبحث رشته جراحی، بحث تروماست. این مبحث اگرچه بزرگ و زیاد است، اما ما روز و شب با بیماران آن برخورد داشتیم و مجبور بودیم آنها را بلد باشیم. اما در این میان برخی رشتههای دیگر هم جزء مباحث ما بود. مثل فصل ارتوپدی نانوسرجری یا گوش و حلق و بینی که اصلا با آن برخورد نداشتیم و نیازی هم به آن نبود.
اینها مباحث چالشبرانگیز بود. چون هم خواندن آنها سخت بود به دلیل دیدی که نسبت به آنها نداشتیم و هم حس بدی داشتیم که قرار نیست اینها در آینده به درد ما بخورند. همانطور که تا الان به درد ما نخوردند. از آن طرف هم مسلما از آنها سوال میآمد و این سوالات در نمره ما و رتبه ما تاثیرگذار بود.
از نظر شما فصول سوالخیز رشته تخصصی خودتان، کدام فصول هستند؟
سوالات بورد جراحی کاملا مشخص است که از کدام فصول طرح میشود. مثلا ما ۱۵۰ سوال کتبی که کاملا مشخص بود ۱۰ سوال آن باید از فلان فصل بیاید، ۱۲ سوال از فصل دیگر و مثلا یک سوال از این فصل. اینها شاید در حد یکی دو سوال جابهجا شوند اما هر سال به همین روال است.
بهترین راه برای اینکه بدانیم کدام فصل مهمتر است. و سوالات بیشتری دارد، خواندن سوالات سالهای قبل است. یعنی وقتی داوطلبان سوالات بورد پارسال و دوسال پیش را نگاه کنند، متوجه میشوند که وضعیت به چه صورت است. مثلا چیزی که خود ما بررسی کردیم، بیشترین تعداد سوال از فصل تروما، بعد فصل کلورکتال، فصل تیروئید و … بود.
حتی خود ما هم نوشته بودیم که مثلا هر سال از فصل تیروئيدی باید ۸ سوال بیاید و تقریبا مشخص است و طراحان هم به آن پایبند هستند، یعنی نمیتوانند یک بار یک فصل را حذف کنند و …
برای داوطلبانی که امسال قصد شرکت در آزمون دارند، چه توصیهای دارید؟
قطعا یکی از دغدغههای بزرگ داوطلبانی که امسال قصد دارند در آزمون بورد شرکت کنند، این است که تصور میکنند از سایرین عقب هستند، در صورتی که به قول یکی از بچههای سال بالاتر، هیچکس نخوانده است.
داوطبان باید این را مدنظر قرار دهند که به احتمال زیاد همه در یک سطح هستند، حتی کسانی که فکر میکردند در این چند سال فرصت بیشتری داشتند و خیلی درس خواندند. این را بدانند که هیچکس از دیگری جلوتر نیست.
در مورد زمان شروع برای امتحان بورد من نمیدانم که رشتههای دیگر در چه زمانی آف میشوند، اما هیچ وقت دیر نیست. داوطلبان نباید استرس بگیرند که هنوز شروع نکردهاند. بهتر است از همین الان شروع کنند و اگر کشیک دارند، تایم کمتری را اختصاص دهند و اگر آزادتر شدند، تایم بیشتر.
به طور کلی آزمون بورد استرس زیادی به دنبال خواهد داشت و هیچ امتحانی مثل بورد برای من استرس نداشت، اما اگر داوطلبان بتوانند به این دید به آن نگاه کنند که این امتحان لازم است و به درد آموزش آنها میخورد و نتیجه را حتی اگر دلخواه نبود، بهعنوان جایگزینهای ذهنی برای ادامه کار و زندگی خود داشته باشند، میتوانند استرس کمتری را تحمل کنند.
شما از محصولات موسسه رهپویان شریف هم استفاده کردهاید. لطفا توضیح دهید که از کدام محصولات موسسه و به چه شکلی استفاده کردید؟
به غیر از چند فصل از فصول زیاد کتاب ها که از روی تکست خوانده بودم. باقی فصول را با توجه به حجم زیاد تکست، فرصت خواندن از تکست نداشتم و مجبور بودم که کتابهای خلاصه را بخوانم. کتابهای خلاصهای را هم که انتخاب کرده بودم، از موسسه رهپویان شریف بود.
این کتابها در کنار برخی ایرادات، اما به طور کلی کمک خیلی زیادی به من کرد. چون در تایم من صرفهجویی و عدم توانایی خواندن تکست را در خیلی جاها برای من جبران کرد. علیالخصوص که مطالب تکست خیلی زیاد است و اگرچه که نمیتوان گفت مهم نیستند، اما شاید به درد امتحان نخورند. اینکه نکتهها بیرون بیاید و برگزیده و بولد شود.
باعث میشود انسان راحتتر درس بخواند و بفهمد چه چیزهایی مهمتر است و چه چیزهایی کمتر مهم است. این کتابها در این موارد کمک زیادی به من کرد. درواقع من تمام فصول جراحی را از روی کتاب رهپویان خواندم.
بهعنوان حرف آخر…
لازم است این نکته را در مورد کتابهای خلاصه بگویم که اگرچه خواندن کتاب تکست از هرچیزی بهتر است. اما با توجه به تایم محدود، داوطلبان این امکان را نخواهند داشت که کتابهای مرجع را به شکل کامل بخوانند. حداقل در رشته ما، کتابهای خلاصه کمک زیادی به خرید زمان میکنند. مزیت دیگر کتابهای خلاصه این است که نکاتی از کتاب را برجسته میکنند. انسان وقتی کتاب میخواند، ممکن است یک مقاله در کتاب باشد که از نظر او هیچ اهمیتی نداشته باشد اما نظر طراح سوال چیز دیگری است. مسلما کتابهای خلاصه را کسانی نوشتهاند که خودشان امتحان بورد را دادهاند. جزء رتبههای برتر بودند، دید و تجربه بهتری دارند و اساتیدی بودند که بهتر میتوانند مشخص کنند. که کدام یک از مطالب کتاب نیاز به خواندن و توجه بیشتری دارد.